شهر سنت فرانسیس ویل به طور طبیعی تاریخ بیرحمانهای از بردهداری داشت و امروزه یکی از روحزدهترین مکانهای آمریکا محسوب میشود.
داستان طنز و خنده دار برای کودکان و قصه های با مزه برای سنین کم
خانه » انشا جدید ✍️ » داستان ترسناک واقعی با روایت های وحشتناک از سراسر جهان برای بزرگسالان
داستان
به طور کلی، ناخدای کشتی فقط در شرایط مرگ یا زندگی، کشتی را رها میکند. پس اینجا چه اتفاقی افتاده بود؟
شبی پدری همراه دخترش، در جادهای کم تردد در بیرون شهر رانندگی میکرد. آنها کل روز را نزد مادر دخترک که در بیمارستان بستری بود سپری کرده بودند و شب هنگام در حال برگشت به خانه بودند. دختر در حالی که به صدای ضربات قطرههای باران روی سقف ماشین گوش میکرد، خواب چشمانش را سنگین و شروع به چرت زدن کرد.
او یک اتاق در طبقه آخر اجاره کرد. جک اونتروگر، قاتل سریالی اتریشی نیز مدت کوتاهی در هتل سیسیل زندگی کرد.
اعضای این خانواده با شلیک گلولههای پیدرپی در تختخوابهایشان به قتل میرسند و نامشان بر سر زبانها میافتد.
این داستان درباره عشق، از دست دادن، و یک دوز خوب از دیوانگی است.
در مطلبی که خواندید، ۱۱ داستان واقعی درباره ارواح، ارائه شد. همانطور که دیدید بعضی از آنها بسیار ترسناک و غیر قابل باور هستند.
همراهی نکردن او باعث شد من هم بیشتر اوقات در خانه تنها باشم و کاری برای انجام دادن نداشته باشم. دنیای ما به کلی با هم متفاوت بود، نگاهمان به زندگی فرق داشت، من دوست داشتم چیزهایی را تجربه کنم که او خیلی پیشتر از اینها تجربه کرده بود و حالا هیچ جذابیتی برایش نداشت. تا یادم نرفته بگویم ما از نظر ظاهر هم خیلی با هم فرق داریم و تا به حال چندین بار شده است که وقتی به خرید رفتهایم ما را به عنوان پدر و دختر دیدهاند.
در ابتدا پلیس هیچ سرنخی از فرد ضارب یا دلایلی برای به قتل رساندن این خانواده در دست ندارد و کاپوتی با خلاقیت بینظیر خود قطعات را کنار هم قرار میدهد، مصاحبه میکند، به زوایای گوناگون این جنایت سرک میکشد و در نهایت داستانی را پیش روی مخاطبان قرار میدهد که چیزی کم از یک تحقیق تمامعیار جنایی و پلیسی ندارد.
بااینحال، استیون نوولا، متخصص مغز و اعصاب و رئیس انجمن شکاکان نیوانگلند، این زوج را مورد بررسی قرار داد و متقاعد شد که آنها کل ماجرا را ساختهاند.
میهمانان از قهقهه بچهها، دویدن در راهروهای طبقه چهارم، درها که به طور غیرقابل توضیحی بسته میشوند، چراغهای سوسوزن و کاهش چشمگیر دما گزارش کردهاند.
در نهایت، جسد زونا برای کالبد شکافی کامل، نبش قبر شد. معلوم شد گردنش شکسته بود و نای او له شده بود. او را خفه کرده بودند.